آن سوی تئاتر اوز

مستقل ، بدون وابستگی به هیچ گروه نمایش. مطالب در حیطه تئاتر و نقد تئاتر در اوز

آن سوی تئاتر اوز

مستقل ، بدون وابستگی به هیچ گروه نمایش. مطالب در حیطه تئاتر و نقد تئاتر در اوز

طبقه بندی موضوعی

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اوز» ثبت شده است

۱۹
اسفند

نمایش زیبای 113 دقیقه پس از غروب به نویسندگی سیلویا خوری و کارگردانی علی فخری ، کاری از گروه نمایش صبا گراش ، از 12 الی 19 اسفند ماه در محل سالن آمفی تئاتر کتابخانه اندیشه اوز به روی صحنه رفت.

سیلویا خوری نویسنده جوان اهل نیویورک آمریکا است و اصالتی فرانسوی - لبنانی دارد. نمایشنامه هایی که تا کنون نوشته همگی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و جوایز متعددی نیز برایش به ارمغان آورده است. بهترین نمایشنامه او همین 113 دقیقه پس از غروب ، با نام اصلی فروختن کابل است که در سال 2022 در لیست نهایی نامزدهای جایزه پولیتزر ، یکی از معتبرترین جوایز ادبی جهان قرار گرفت.

متن بسیار متن خوب و یک درام کاملا تعلیقی است. از این رو گروه هنری صبا گراش کاری بسیار دشوار را آغاز کرده بود. ابتدا بایستی متن نمایش ترجمه میشد و این کار را دکتر مسعود غفوری که خود دکتری ادبیات انگلیسی دارد انجام داده و با توجه به سابقه تدریس او در دانشگاه ، ترجمه ای درخور توجه تحویل داده است.

نمایش چون درباره فرهنگ اجتماعی و سیاسی افغانستان است ، بنابراین در قدم بعدی ترجمه روان مسعود غفوری بایستی به زبان افغانستانی هم ترجمه میشد که این کار هم برعهده سونیا امانی بوده و با مشاورینی همانند سید محمد حسینی ، نصرت غلامی و سمیر امانی به بهترین نحو انجام شده بود.

قطعا در هنگام شروع به کار و روخوانی اولیه خواندن متن با زبان و لهجه دیگری بسیار سخت بوده اما بازیگران با کمک کارگردان و عوامل اجرا بخوبی از عهده این کار برآمده و 113 دقیقه بدون وقفه با زبان دیگری سخن میگفتند که کاری سخت و دشوار است.

تئاتر با ورود تماشاگران به سالن و دیدن پسری که در تاریکی خانه خواهرش عافیه بدلیل مسایل سیاسی افغانستان تحت تعقیب است ، شروع میشد . ادامه نمایش با خواهرش عافیه و دنیا آمدن نوزادی از پسر جوان متاهل ، که همسرش توسط انها که او را تعقیب میکنند از بلندی پرت میشود و کشمکش های زیاد مابین اهالی خانه در خصوص ماندن پسر جوان و یاگریختن او از افغانستان ادامه میابد تا جایی که عافیه خواهرش حاضر می شود تمامی دارایی و پس اندازش را بدهد تا برادرش زنده بماند و ادامه ماجرا....

در اجرای چنین تئاترهایی که قصه ای روان و راحت دارد و یک رئال واقعی است ، بازیگران و لوازم استفاده شده باید بتوانند کار را برای کارگردان و قوی شدن کار دربیاورند. درام تعلیقی که در سینما متخصص آن را به نوعی می توان هیچکاک تلقی نمود ، مخاطب را نه با کشت و کشتار و یا بمب گذاری و خون و وحشت غافلگیر می کند ، بلکه با بازیگران و ابزاری که بکار برده می شود دلهره و اضطراب را جوری به مخاطب القا می کند که مخاطب حتی اگر نخواهد هم مجبور می شود با داستان همراه و جذب آن شود.

113 دقیقه پس از غروب یک درام تعلیقی است که مخاطب در جزء به جزء نمایش هزار بار فکر می کند که اینجا این می شود و یا ان می شود ، حال ممکن است حدسش درست و یا غلط باشد و این از خاصیت های درام تعلیقی است که مخاطب را میخکوب میکند.

اولین ابزار به غیر از طراحی دکور ، لباس  و ...که یا امر کاملا سلیقه ای توسط عوامل است ، بازیگران نمایش هستند. بازی زیبای عافیه ( عاطفه امین زاده ) به همراه دلهره و آشوبی که از ابتدای تئاتر تا پایان در مسایل مختلف چه از نظر مشکل سیاسی برادرش ، دنیا آمدن برادرزاده اش ، از دنیا رفتن زن برادرش ، طفلی که روی دست آنها مانده است و نازا بودن خودش بدلایل پزشکی و یا مشکلات همسرش که یک خود فروخته خانواده دوست است و کاملا مطیع همسر ، همسایه فضولی که معلوم است بسیار با هم صمیمی هستند و همین فضولی هم کار دستش می دهد ، به همراه دیگر بازیگران این تئاتر خوب ، محمود علی پور ، سارا آذر بادگان و محمد رحمانی ،کار را کاملا برای کارگردان نمایش علی فخری در آورده است.

گرچه در مقوله بازی نوسان هایی بود و شاید بازی عاطفه امین زاده بیشتر به چشم آمد ( که خود من به شوخی می گفتم ایشان اگر همین فردا به افغانستان مهاجرت کند در دم به او پاسپورت خواهند داد ) لیکن بازی خوب همه بازیگران ستودنی بود.

درام تعلیقی با همین اضطراب ، دلشوره و وحشت از حتی یک دقیقه بعدش زیباست. دلشوره ای که درهمه بازیگران کم و بیش بود و گرچه بنده اعتقاد دارم حتی در بعضی صحنه ها اضطراب و دلشوره عافیه خیلی غلیظ بود و می شد با ترفندهایی این اضطراب را سینوسی کرد تا مدام روی یک خط راست نباشد اما همراهی بسیار خوب موزیک متن این غلظت را کم رنگ تر کرده بود که باز هم در چنین موقعیتی نمیتوان خرده گرفت.

مهمترین ابزار بکار رفته بعد از بازیگر و موسیقی متن ، وسایلی است که به کار برده می شود تا درام یک درام تعلیقی ناب شود . استفاده از ساعت در حالی که کار می کرد و وقت را در لحظه نشان می داد ، استفاده از دو عدد پنکه که از صدایش برای محو حضور برادر عافیه و بیرون نرفتن صدا از درب خانه استفاده میشد و یا حتی مشغولیت خیاطی و لباسهای سربازان و سکوتی که گاهی اوقات حکمفرما می شد و مخاطب را دو دل می کرد که چه اتفاقی در پس آن قرار است بیفتد ، قهوه ای که نوشیده نشد و چایی که ریخته شد و سر خوردنش هزار عیب بر همان چایی گذاشته شد ، همه و همه تا حدودی کمک کردند تا این نمایش 113 دقیقه ای بتواند قوی عمل کند.

استفاده از فضای کوچک سالن کتابخانه اندیشه عمومی اوز و ارتباط نزدیک مخاطب با بازیگر و عوامل همه نشان از روایت یک داستان خوب داد که همگی در آن شریک بودند.

اگر خود اجرای یک تئاتر را به 3 قسمت من ، دیگری و مخاطب تقسیم کنیم ، ارتباط ایجاد شده میان آنها براحتی می تواند از همان اجرا یک تئاتر قوی بسازد. در خیلی از تئاترهای منطقه دیده ایم که بر برخی موارد و نه همیشه ، حالت من باقی می ماند و دیگری و مخاطب فراموش می شود و بیشتر به سمت نقالی پیش می رود تا یک تئاتر مدرن امروزی. گرچه تئاتر مدرن امروزی خود برخواسته همین نقالی در قدیم به این سو بوده است اما در حال حاضر این دو با همان سه جزء مهم از همدیگر تفکیک گشته اند.

113 دقیقه پس از غروب این موارد را براحتی توانسته بود بکار گیرد و کمتر شاهد بودیم که ارتباط بین این 3 جزء درنیامده باشد ؛ به غیر از صحنه یکباره وارد شدن لیلا همسایه آنها و جرو بحث با برادر عافیه و اینکه مسبب بدبختی های آنها در این ساختمان اوست ، که بنظر نگارنده زیبا در نیامد و دلیل آن هم استفاده نادرست از ابزاری بنام درب خانه عافیه بود.

به هر روی بنظرم پس از نمایش داستان خرس های پاندا کاری از کروه صحنه اوز در سال 1397 که آنهم با مشکلاتی در اجرا مواجه شد و بسیار قوی تر از تئاتر های منطقه بود که براحتی می شد در جشنواره استانی شرکت داده شود ، 113 دقیقه پس از غروب دومین تئاتر نابی بود که دیدم.

113 دقیقه پس از غروب از ان نظر حائز اهمیت است که اگر نگاهی به کارهای قبل علی فخری به عنوان کارگردان بیندازیم که کارهایی متوسط    بنظر میامد این تئاتر جهش حداقل 5 پله ای را برای او بدنبال داشته و چه خوب می شود که او بتواند بعد از اجرای این تئاتر زیبا و قوی ، سراغ متن های ضعیف تر از این متن نرود ، معضلی که در سطح منطقه همیشه شاهدش بودیم.

به هرروی به گروه صبا گراش بابت این اجرا آفرین می گوییم و امیدواریم شهرستان اوز توانسته باشد میزبان خوبی برای آنها باشد.

ای کاش هایی نیز در این نمایش بود که در پایان خواهم اورد گرچه این ای کاش های چیزی از ارزش های این درام خوب کم نمی کند.

ای کاش :

1) ای کاش ساعت در این نمایش تیک تاک بلند تری داشت و با زمان افغانستان تنظیم شده بود.

2) ای کاش پنکه ها کمی بیشتر صدا میدادند تا نظر مخاطب بیشتر جلب شود ، قول می دهم 90 درصد تماشاگر عام استفاده از پنکه را در چندین سکانس بخاطر گرمای خانه میدانست.

3) ای کاش دلهره و اضطراب عافیه یک خط راست در طول نمایش نداشت و سینوسی بود .

4) ای کاش باز کردن درب خانه توسط اهالی به یک شکل انجام میشد. نه اینکه مرد خانه کلید بیندازد درب را باز کند ، لیلا همسایه درب را بکوبد و عافیه راحت و بدون هیچ مزاحمتی دستگیره در را بچرخانه و درب باز شود. همان صحنه جرو و دعوای لیلا هم دقیقا به همین خاطر مصنوعی از آب در آمد.

این ای کاش ها فقط به این خاطر مورد اهمیت است و ذکر شد چون مستقیما ارتباط حیاتی با جان برادر عافیه داشت .

و ای کاش بزرگ به مخاطبین عزیز:

مخاطبین سرمایه گرانبهای یک تئاتر و اجرا هستند و بدون آنها امکان ندارد یک تئاتر و اجرا رنگ و لعاب زیبایی به خود بگیرد لیکن این فرهنگ را در جامعه تئاتری و دیدن نمایش جا اندازیم که بعد از شروع نمایش به خود بقبولانیم وارد سالن نشویم حتی اگر هزینه برای بلیط کرده باشیم. صحبت و پچ پچ های فراوان در طول اینچنین تئاترهایی که کلید اجرا را دنبال می کنی اصلا جایز نیست.

عوامل نمایش :

نویسنده : سیلویا خوری

کارگردان : علی فخری

مترجم و دستیار کارگردان : مسعود غفوری

بازیگران : عاطفه امین زاده ، محمود علی پور ، سارا آذربادگان ، محمد رحمانی

آهنگساز : حسن حسینی

ترجمه به زبان افغانستانی : سونیا امانی

مشاوران افغانستانی : سید محمد حسینی ، نصرت غلامی ، سمیر امانی

گریم : ماشاءالله بلبلی

نور و تدارکات : محمد مهدی خازنی پور

صدا: فائزه آزاد

طراح صحنه : مسعود غفوری ، علی فخری

ساخت دکور : محمد رستم پور ، علی مرادی

دوخت لباس : سمیر امانی

روابط عمومی و تبلیغات :شیدا شرقی

طراحی پوستر و بروشور : محمد خواجه پور

طراحی و ساخت تیزر : محمد فخری

فیلمبرداری : کیوان محسنی

عکس : هادی افشار ، نازنین کشاورز

انشاءالله بتوانیم در اولین فرصت با هماهنگی اداره فرهنگ وارشاد اسلامی اوز و انجمن نمایش اوز و گراش و همچنین عوامل این اجرا جلسه ای حضوری پیرامون نقد و بررسی بیشتر داشته باشیم.

حق نگهدارتان

 

  • شهرام حسین نیا
۲۳
بهمن

یکشنبه عصر مورخ 22 بهمن ماه 1402 ساعت 18 ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اوز. نقد و بررسی تئاتر بالابر غذا به کارگردانی جعفر کمالی با حضور 12 نفر از عوامل اجرا و دوستان تئاتری آغاز گشت و تا ساعت 21 ادامه یافت. با اینکه اتاق جلسات اداره گنجایش 30 نفر را دارد و از قبل نیز اعلام کرده بودیم برای جلسه نقد و انتظار داشتیم حداقل 20 نفر در جلسه حضور داشته باشند ، اما باز هم برای نقد اول پس از سالها که اصلا نقدی در کار نبود به شکل منظم و دقیق ، همین 12 نفر را هم به فال نیک می گیریم و انشاءالله دوستان همت کنند در نقدهای آتی حضوری فعال تر داشته باشند. نکته ها و گفتمان های نقد کننده ها و پاسخ عوامل اجرا عیناا به شرح ذیل :

 

** جعفر کمالی کارگردان اثر : نقد باعث رشد عوامل تئاتر خواهد شد. اولین معضل برای ما در انتخاب متن ، بازیگر بود و ما ناچار دنبال متنی می گشتیم که به این متن برخوردیم و دیدیم چقدر جای کار دارد. شاید بالابر غذا بهترین متن پینتر نباشد اما قسمتی که شامل سرگشتگی و آن چیزی که با حال جامعه همسو باشد را انتخاب کردیم که برای خود من ، یک در انتظار گودوی دیگر بود و ملاک انتخاب بنده نیز همین بود .در متن کارکترها دو مرد بودند و ما ناچار می بایست آن را تبدیل به یک خانم می کردیم و این از نظر کاراکتری چیزی بود که شاید کمتر زاییده شده است ، بخصوص نمود آن و نقش در حالت های مختلف در اجرا و حتی این موضوع در صحبت هایش بخصوص علاقه به فوتبال و ... مشهود است.

ابتدا با تحلیل اینکه قرار است در جامعه ایرانی اجرا شود روبرو گشتیم و با تحلیل متن پیش رفتیم و البته بیشتر کار بر رودی دوش خانم پیمانی بود که بایستی تلاش مضاعفی می کرد تا به واقعیت نقش برسد.

** فروغ هاشمی رییس اداره : با تمام خوبی هایی که متن خارجی دارد ، اما در جامعه ما اگر متنی باشد که بتوان با الهام از متن خارجی نوشته و بازنویسی گردد بهتر است و ما هم دچار معذوریت در برخی متن ها نخواهیم شد. در این کار بازی ها به مراتب بهتر وروان تر از تئاترهای قبلی این گروه بود.

** علیرضا خادمپور رییس انجمن : نقدی که برآیند آن موثر باشد در پیشرفت تئاتر بسیار عالی است.

انتخاب نمایش پینتر بسیار عالی است از یک لحاظ ، منتها در حالی که یک متن خوب است می تواند بد هم باشد، از این جنبه که وقتی نمایش اجرا می شود ، ابتدا باید مخاطب را بسنجید و اینکه لزوما مخاطب کیست ؟

با هر مخاطب بایستی با زبان خودش صحبت کرد ، این یعنی چه کسی جلو شما نشسته است. آیا مخاطب می تواند با نمایشنامه ارتباط برقرار کند؟ و آیا عوامل اجرا می تواند آن چیزی که هارولد پینتر مد نظرش هست را در صحنه اجرایی نماید ؟ و آیا با همه عوامل بازی و موسیقی و ... میتوان مفاهیم را به تماشاگران انتقال داد ؟

انتخاب نمایشنامه خیلی خیلی مهم است مثا یک ساختمان که بر پایه ای محکم بنا خواهد شد ، پس بایستی در انتخاب متن دقت بیشتر شود.

نقد من بر نمایشنامه پینتر نیست و چه بسا این متن از نظر من بهترین نمایشنامه پینتر است ، ولی آیا می توان انتخاب گروه را انتخاب صحیحی دانست و من می گویم نه. در انتخاب های بعدی وسواس بیشتری داشته باشیم.

و اینکه یکسری تغییراتی که کارگردان میتواند انجام دهد آیا متناسب با متن است و این براحتی می تواند یک متن را 180 درجه بچرخاند.

** شهرام حسین نیا مسوول وبلاگ : نمایشنامه پینتر یکی از بهترین نمایش هاست که در عین پوچی واقعیت های مهمی را برای ما بازگو می کند لیکن در هنگام انتخاب متن بایستی جامعه ایرانی و تماشاگر عام و خاص را در نظر گرفت و بعد سراغ متن رفت. از نظر بنده این متن با تمام روانی نوشتاری ، یک متن بسیار سنگین برای درک مخاطب بخصوص مخاطب عام است. شما می توانید این متن را انتخاب کنید و قید مسایل مالی آن را بزنید و فقط برای مخاطب خاص و دوستان تئاتری اجرا کنید لیکن وقتی برای عموم به نمایش در می آید اولا بایستی شرط سنی گذاشته شود و دوم اینکه چه بازخوردی از مخاطب می گیرید. متنی درب ورودی سالن و بر روی مقوای نظرات ، نظر من را جلب کرد که نوشته بود : بازی ها عالی بود ولی اجرا محتوایی نداشت. مگر می شور متن پینتر محتوایی نداشته باشد ؟ و این نشان میدهد شما در اجرا به گونه ای بودید که تماشاگر عام محتوا را درک نکرده و یا شاید خیلی از دوستانتان فقط بخاطر دیدن شما و بازیتان آمده اند. اینکه سالن در یکهفته از جمعیت پر بوده خوب است لیکن اینکه چند درصد آنها از این اجرا چه چیزی عایدشان شد مهم تر است.

بهزاد کرامتی عضو هیات مدیره انجمن : تایم 18/30 اجرا بسیار زود بود و بهتر بود اجرا کمی دیرتر می بود تا همه بتوانند بر طبق مشغله کاری که دارند برنامه ریزی کنند برای تماشای اجرا.

ما امروزه مخاطب آگاه داریم و باید ببینیم متن انتخابی نیاز مناسب برای این دوران هست یا خیر ؟

من اعتقاد ندارم که تماشاگر حتما باید تئاتر بین باشد و من هم موافقم که متن مناسبی برای اجرای جامعه الان نبود. متن انتخابی باید یا زیبایی بصری داشته باشد و یا کاملا روشن و شفاف باشد و این اجرا بنظرم در متن انتخابی گنگ بود.

آیا کاری که شما عوامل اجرا انجام دادید چیزی به مخاطب و جامعه اضافه کرد؟ نوع نگاه و شخصیت و تحلیل متن چه بود؟ بنظرم تحلیل متن و شخصیت و نوع اجرا برای تماشاگر گنگ و نامفهوم بود. نباید پرداخته شدن به بازی فراتر از متن و پیام نمایش باشد که این اتفاق افتاد و اصلا خوشایند نیست. کاش در انتظار گودویی که خودتان گفتید را اجرا می کردید که بنظرم خیلی بهتر بود.

** مجتبی نجم الدینی  : برای تماشاگر یک تئاتر نباید توضیح داده شود و تماشاگر بایستی با پیگیری خود یک اجرا را درک نماید.

** آناهیتا پیمانی بازیگر : دو چیز مطرح شد ، ضرورت اجتماعی متن و پذیرش متن.

اگر مخاطب در اجتماع پرسشگری در رابطه با متن ندارد و از ان گذرا رد می شود پس این متن کاملا ضرورت اجتماع است که بایستی تماشاگر را وادار به پرسشگری کند. اگر بخواهیم با این ذهنیت پیش برویم که مخاطب من چقدر از پایه مفهومی در اوز می داند پس به جایی نمیرسیم و از مرز ممکن رد نمی شویم بنابراین متن بایستی متنی باشد که حس جستجو گری مخاطب را برانگیزد. این متن معنایی در بی معنایی را نشان میدهد.

** بهزاد کرامتی : یکی از مهم ترین مسایل که اجرا را گنگ کرده بود ، اجرای شماست. متن ، متن سنگینی نیست ولی اجرای گنگ بر روی کار تاثیر گذاشته است و این اجرا باعث شده تماشاگر به بیراهه رفته و از مفهوم متن چیزی درک ننموده است.

در نمایش باید فرم و محتوا در راستای هم عمل کنند. فرم کار باعث خلل در محتوا گشته بود. اول اینکه چرا بازیگران از دو مرد ، تبدیل به یک مرد و یک زن شده بود اما بر روی بازیگر زن دقیقا همان اسم مردانه ( گاس ) قرار داده اید، ذهن بسیاری از تماشاگران درگیر شده بود که این بازیگر اصلا مرد است یا زن. فرم به محتوا نمی خواند و تیپ سازی جالب نبود.جریان نمایش آدم را گنگ می کرد.

صدای خانم پیمانی هیچ لزومی نداشت که در بازه حنجره کوتاه صحبت شود و این خسته کننده بود. در این مهم بازیگر مقصر نیست و تقصیرات بعهده کارگردان نمایش است.کارگردان با وجود پتانسیل و استعداد بالای بازیگری ، نتوانسته بود از آناهیتا پیمانی بازی قابلی بگیرد. موزیک نسبت به فرم و محتوای نمایش جالب نبود و ای کاش پایان نمایش قوی تر بود.

** شهرام حسین نیا : اینکه در یک متن ناچارا و بدلیل کمبود بازیگر از منظر شخصی خودم ، دو بازیگر مرد تبدیل به یک مرد و یک زن می شوند ، به خودی خود عیب نیست ونمی توان ان را اشتباه دانست ، اما اینکه در پردازش بازی همان بازیگر سعی می کنیم او را از نظر تیپ و قایفه شبیه یک کانگستر مرد کنیم و صدای او را از آن لطافت به شکل دیگری عوض کنیم اشتباه است. در این مورد کارگردان ناچار می شود از بازیگر زن یک بازی کاملا اغراق شده بگیرد و این تماشاچی را خسته خواهد کرد. در توانایی بازی آناهیتا پیمانی شکی نیست که اول بار خود من در تست بازیگری او را انتخاب کردم و این از شانس بسیار خوب شماست که او را برای اجرا در اختیار دارید لیکن طرز استفاده از نوع بازیگری هم بسیار مهم است. اغراق بیش از حد نقش یک کانگستر مرد توسط یک جنس زن باعث شده بود بازی ها عملا در یک راستا نباشد و بسیار در طوا اجرا بالا و پایین می شد.

پرداختن به عوامل پوچی که در اجرا بود برای رسیدن به واقعیت یک الزام است اما پرداختن بیش از اندازه به آن ملال اور همانند دم کردن چای و کل کل آنها برای اینکه آتش را زیر کتری می گذارند یا اینکه کتری را روی اجاق گاز و یا بازی استون ویلا و علاقه به فوتبال و سیفون دستشویی یا بالابری که از ان صحبت میشد و ای کاش برای پرداختن به همه اینها یک موزیک مناسبی هم همراهی می کرد تا در ذهن تماشاگر یک ان متن و اجرا نپرد.

با اینکه بنده به شخصه تبریک می گویم به عوامل اجرا برای بروی صحنه بردن یک تئاتر پس از مدتها بی فعالی گروه های نمایشی لیکن نقد را هم بسیار موثر می دانم در پیشرفت کارهای بعدی گروه. وقتی گروهی با تمام جزییات نقد می شود یعنی اینکه این گروه نسبت به تئاتر اولشان در سال 98 ، پیشرفت زیادی داشته است و گرنه اجرای بسیار ضعیف و تهی از بار فنی را کسی نقد هم نخواهد کرد.

معضل اصلی اجرا به نطرم پایان اجرا  و کمی قبل تر از آن به گفته آقای کمالی 3 دقیقه قبل از پایان است که مهم ترین قسمت اجرا ( اینکه قربانی تیم جنایتکاران در آخر همان گاس است که نقشش را خانم پیمانی بازی می کرد )لو می رود و عملا هیچ لذتی سکانس پایانی برای بنده باقی نمی گذارد. جناب کمالی گفتند که ما قدیمی ها در گیر یک نوع مسیر مستقیم هستید و دوست دارید گره نمایش همان پایان نمایش باز شود ، در صورتی که این چنین نیست ، ما دوست داریم گره نمایش در موقع خودش باز شود تا تماشاگر بتواند همه آن چیزی را که در متن اجرا شده است را برای خود مرور کند و روی ان فکر نماید. حرف خانم پیمانی که می گوید تماشاگر بایستی پرسشگری داشته باشد درست است اما اجرای صحیح هم جزیی از ملاک های مهم برای پرسشگری تماشاگر است. موزیک بنظرم کاملا در این اجرا تافته ای جدا بافته بود مثل اینکه برایش بنویسی این زمان فقط پخش گردد همین.

با تمام این تفاصیل ولی نمایش بدلیل آشتی دوباره مردم با سالن تئاتر را بعد از مدتها ، جای آفرین دارد.

** جعفر کمالی : در رابطه با تماشاچی دلم میخواهد آنها را به دو قسمت تقسیم کنم. قسمت اعظم ، تماشاگران جوانتر که سینما را بیشتر دنبال نموده و با کتاب خواندن و نقد ، بسیار ارتباط برقرار کردند که این نوع بسیار عالی بودند و چندین بار هم نمایش را دیدند و پسندیدند.

دسته دوم هم تماشاگرانی که به دنبال یک تئاتر کلاسیک خاص بودند که دنبال کنش و واکنش آنچنانی نبودند.

آن تماشاگری که نتوانست با تئاتر ارتباط برقرار نماید دال بر عدم مطالعه کتاب و نرفتن دنبال تئاتر است. اینکه این تواتر چه اهمیتی برای جامعه داشت و چه چیزی را اضافه کرد زیر متن فوق العاده و همسو با این چیزی است که با ان در زندگی هم در گیر هستیم.

بحث پرسشگری بسیار مهم است ، یک بازیگر رییس یک گروه به عنوان مطیع بی چون و چرای یک باند جنایت کار و گوش به فرمان و بازیگر مقابل مطیع رییس گروه

**خانم پیمانی : در خیلی از هنرها، کارگردان وقتی کاری را می سازد نقش پرسشگری در تئاتر اولویت است. اگر قرار است تئاتر در جایی مثل اوز پیشرفت کند نقد فعال و بر اساس تجربه بالا یا آکادمیک بسیار مهم است.

این جلسه پس از سه ساعت پایان یافت. آنچه از دل این جلسه بیرون آمد اینکه نقد راهکاری برای رشد تئاتر اوز است بدون شک لیکن آنچه در این میان مهم است اینکه آقای خادمپور بعنوان رییس انجمن از نقد جزییات اجرا بدلیل اینکه شاید سوتفاهماتی ایجاد شود و اینکه هنوز برخی افراد پذیرای شنیدن نقد نیستند ، خودداری کرد.

نگارنده به عرض میرساند تمام مطالب عیناا گفته های خود عزیزان است و لزوماا فقط به نگارش در وبلاگ در آمده است. به امید روزی که این سو تفاهم ها که ریشه در سالیان سال دارد ریشه کن شود .

  • شهرام حسین نیا
۳۰
بهمن

تیاتر پاییز در بهار کاری از گروه نمایش شهرستان بستک به کارگردانی سید میلاد آل عبایی ، با مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اوز ، از تاریخ هفتم لغایت دهم اسفند ماه 98 در محل تالار کف حکیم عمر خیام دانشگاه آزاد اسلامی اوز راس ساعت 19:30 به روی صحنه خواهد رفت.

نویسندگان و بازیگران این تیاتر ، سید میلاد آل عبایی و رها علی نیا فرد هستند.

این تیاتر کاری مشترک از گروه انتیکه و فانوس می باشد.

  • شهرام حسین نیا
۱۹
بهمن

تیاتر آقای اشمیت کیه ، اثر سباستین تیری ، کاری از گروه های نمایشی دانشگاه آزاد اسلامی اوز و سایه اوز به کارگردانی جعفر کمالی پس از اخذ مجوز از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گراش ، بمدت 4 شب از تاریخ 17 بهمن ماه 98 الی 20 بهمن ماه در سالن اجتماعات سراجی بروی صحنه رفت.

 در این تیاتر جعفر کمالی ، اناهیتا پیمانی ، عبدالوهاب کریمی و ابولقاسم نظامی بازی می کنند .

  • شهرام حسین نیا
۰۲
بهمن

تماشای تیاتر برای اغلب مردم در این برهه زمانی لذت خاصی دارد و شاهد هستیم که امسال در اجراهای تیاتر هنرمندان انجمن نمایش ، مردم عزیزمان با حضور پر رنگ خود قوت قلبی برای همه عوامل بوده اند ، اما در این میان نقش مسوولین چیست ؟

همیشه گفته ایم وقتی اجرای تیاتر در اوز مملو از حضور تماشاگر است بسیار خوشحال خواهیم بود و این خوشحالی چند برابر خواهد شد وقتی کسانی که پست های مهم شهری را در دست دارند برای تماشای تیاتر به سالن محل اجرا بیایند و ساعتی را با هنرمندان تیاتر بگذرانند فارغ از تمام مسایل و مشکلات حوزه تصدی خود .....

امروز ها حال تیاتر ما خوب است وقتی فرماندار شهر اوز در بدو ورود به شهرستان اوز به تماشای تیاتر می آید. حالمان خوب است وقتی با فرماندار اوز مهندس علیپور که دید باز و مثبتی به فرهنگ و هنر این شهر دارند ، شاه حسنی بخشدار بیدشهر ، رضایی رییس آموزش و پرورش ،  و برخی معتمدین حضور پر رنگی داشتند. امید که این حضور تداوم داشته باشد و ما هنرمندان شاهد تشکل دوش به دوش مردم و مسوولین در هنر زیبای تیاتر هم باشیم بهتر از هر وقت دیگر....

اجرای هیچکس جیمی نمیشه دوستان با وجود وقفه هایی که در اجرا افتاد اما خاطره خوبی برایمان به جا گذاشت که جا دارد از همه دوستان ، مسوولین ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز و مردم فهیم اوز و انجمن نواندیشان اوز قدردانی نماییم.

تشکر پایانی ما از سرکار خانم زارع مدیریت کتابخانه عمومی خواهد بود که در این برهه کمبود سالن استاندارد تیاتر و مشکلات این حوزه همیشه یاری رسان هنرمندان اوز بوده و هستند. تا اجرایی دیگر بدرود.....

  • شهرام حسین نیا
۲۵
دی

بدون شک آموزش در هنر تیاتر ، رکن اساسی این هنر زیبا را تشکیل خواهد داد و هیچ عقل سلیمی قبول نخواهد کرد که هنرمندانی که در تیاتر مشغول به کار هستند یک شبه و بدون هیچ آموزش پایه ای به درجات بالا و موفقیت رسیده اند.

انجمن نمایش شهرستان اوز نیز در این زمینه فعال بوده و رایزنی های زیادی با اساتید مختلف داشته تا بتواند در امر آموزش نیز پیشرو باشد لیکن کمبود بودجه انجمن و مشکلات فراوان در این راه همیشه به عنوان سدی دشوار به شمار رفته است.

با اذعان به اینکه انجمن نواندیشان اوز جهت رفع مشکلات بیشتر مسایل شهری بخصوص در حیطه مسایل فرهنگی آستین همت را بالا زده و به یاری هنرمندان می شتابند این بار نیز بر آن شدیم که کتبا مشکلات انجمن را با این دوستان مطرح نماییم و بسیار خرسندیم که دوستان انجمن نواندیشان به تقاضای انجمن نمایش اوز سریعا پاسخ داده و با حمایت مالی و معنوی خود در این راه که با دیدن تیاتر هیچکس جیمی نمیشه گروه صحنه از طرف این دوستان همراه شد ، حمایت خود را از امر آموزش در تیاتر اوز به همه اعلام نموده و مبلغی توسط مسوول گروه فرهنگی انجمن نواندیشان اوز به انجمن نمایش اوز اهدا کردند.

از طرف خودم به عنوان رییس انجمن نمایش شهرستان اوز و کلیه اعضای انجمن از این کار زیبا بسیار سپاسگزاریم و مسلما اجر این کار خیر و معنوی را از خداوند متعال خواهند گرفت. مانا باشید و برقرار دوستان عزیز انجمن نواندیشان اوز

  • شهرام حسین نیا
۰۹
دی

تیاتر کمدی هیچ کس جیمی نمیشه ، کاری از علیرضا خادم پور و به آذین کرامتی از تاریخ 7/10/98 در تالار آمفی تیاتر کتابخانه عمومی اندیشه اوز بروی صحنه رفت. این تیاتر طنز که شمار زیادی از بازیگران در آن ایفای نقش میکنند ، در شب اول اجرای خود تماشاگران زیادی را نظاره گر بود تا حمایت واقعی را در همین شب اول درک کنیم. این تیاتر زیبا تا 17 دی ماه 98 هر شب ساعت 19 پذیرای علاقه مندان خواهد بود.

در این تیاتر ، عدنان دانشی ، محمد احمدی ، مجتبی نجم دینی ، نادیا عباس پور ، نیلوفر نوبختی ، مکیه محمودزاده ، ملیحه هاشمی ، سینا نامی ، فاطمه لطافت ، سید صالح سادات حسینی و طه قاضی زاده اوقات خوشی را برای شما رقم خواهند زد.

 

  • شهرام حسین نیا
۲۵
آذر

بنا به پیشنهاد سرکار خانم شرفی زاده و تماس با انجمن نمایش اوز جهت تشکیل گروه نمایش روستای کهنه اوز ، با پیگیری انجمن و مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز ، این گروه نمایش فعال و آغاز به کار نمود.

در جلسه ای که در روز یکشنبه 24/9/98 در روستای کهنه و دبیرستان توحید با حضور اعضای هیات رییسه انجمن نمایش و همچنین اعضای گروه نمایش یاد شده شامل خانم ها شرفی زاده ، اسدی ، رفیعی و اسدی و رییس اداره خانم هاشمی برگزار گردید ، پیرامون چگونگی فعالیت گروه نمایش کهنه و اجرای نمایش بخصوص در حوزه کودک و نوجوان که مد نظر این گروه نوپا خواهد بود بحث و تبادل نظر گردید.

برای این گروه نوپای نمایش آرزوی بهترین ها را داریم و به امید فعالیت بقیه بخش و روستاهای شهرستان اوز در حوزه تخصصی تیاتر.

  • شهرام حسین نیا
۱۶
آذر

هر ساله با نزدیک شدن به ایام 16 آذر ماه و گرامیداشت روز دانشجو ، دانشگاه ها سعی میکنند که مراسمی در خور شان دانشجو برپا نمایند و در لابلای این گونه مراسمات هم میان پرده های طنزی را با مدت زمان محدود 10 تا 15 دقیقه برای حضار اجرا نمایند تا دانشجویان اوقات خوشی را در روز مخصوص به خودشان سپری نمایند.

از نوع و کیفیت این میان پرده ها که بگذریم ، امسال اما با همفکری گروه نمایش دانشگاه ازاد اسلامی اوز و حمایت انجمن نمایش و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز اتفاق تازه ای افتاد.

مدتی پیش قرار بر این شد که گروه نمایش دانشگاه آزاد اسلامی اوز ، با استفاده از دانشجویان دانشگاه ها در سطح شهر اوز ، یک اجرای تیاتری چند روزه خوب دانشجویی بمناسبت گرامیداشت روز دانشجو داشته باشد.

متن انتخابی ( آقای اشمیت کیه ) نوشته سباستین تیری بود که توسط جعفر کمالی ویرایش شد و متنی روان و دانشجویی توسط خود ایشان کارگردانی گردید.

پس از مجوزهای دانشگاه به گروه نمایش خود ، اعضای هیات رییسه انجمن نمایش و رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز نیز پیگیر نمایش داخلی و دانشجویی این اثر بودند تا این اتفاق را برای هر سال و در خور شان دانشجو به فال نیک بگیریم.

در این تیاتر که از 14 آذر ماه آغاز گردیده و تا 17 آذر ماه نیز ادامه خواهد داشت ، جعفر کمالی ،اناهیتا پیمانی ، عبدالوهاب کریمی و ابوالقاسم نظامی ایفای نقش کردند. انتخاب موسیقی با جعفر کمالی و مسوول صدا ابوالقاسم نظامی و نور ناصر رفیعی بودند.

مدیر صحنه سعید احمدی و منشی صحنه آیدا مختاری ، تدارکات مقصوره فتوت و عکاسان فرنگیس زمانی و شکیلا میر شکاری با این تیاتر همکاری داشتند.

حضور عزیزانی از گراش بخصوص عبدالرضا افشار و همراهان که همیشه در اجراهای تیاتر عمومی در سطح شهر نیز حضوری فعال دارند و مهرداد پیشداد که حضور ایشان در اجراهای سطح شهر با گل همراه است و دیشب نیز در اجرای دوم دانشجویی با اهدای گل به کارگردان این نمایش روز دانشجو را به انها تبریک گفت ، مایه افتخار و مباهات است.

ضمن تبریک روز دانشجو به همه دانشجویان عزیز ، توصیه می نماییم از تیاتر دانشجویی دوستان خودتان بازدید نمایید.

شایان ذکر است انشاءالله با رایزنی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز و پس از اخذ مجوزهای لازم این گروه بتواند اجرای عموم نیز در سطح شهر در آینده ای نزدیک داشته باشد.

  • شهرام حسین نیا
۰۲
تیر

با درخواست کتبی شهرام حسین نیا جهت تاسیس گروه هنرهای نمایشی سایه اوز ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز پس از شور و مشورت ، مجوز فعالیت این گروه هنری را به سرپرستی شهرام حسین نیا صادر و اجازه فعالیت خواهند داشت.

هیان موسس این گروه نیز به اداره معرفی شدند و عضو گیری بزودی آغاز خواهد شد.

گروه هنرهای نمایشی سایه اوز در خصوص هر آنچه به هنر نمایشی ارتباط داشته باشد فعالیت خواهد نمود.

  • شهرام حسین نیا