در دیداری دوستانه ، هم اندیشی هیات موسس موسسه چند منظوره هفت بادگیر اوز ، با احمدی زاده رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز ، بیش از دوساعت موارد مهمی جهت طرح و همکاری مطرح گردید.
در دیداری دوستانه ، هم اندیشی هیات موسس موسسه چند منظوره هفت بادگیر اوز ، با احمدی زاده رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز ، بیش از دوساعت موارد مهمی جهت طرح و همکاری مطرح گردید.
طی حکمی از سوی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس ، سید موسی احمدی زاده ، سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اوز شد.
احمدی زاده دانش آموخته دانشگاه پیام نور مرکز اوز و از هنرمندان جوان در عرصه فرهنگ و هنر است. سال ها حضور ایشان در قامت کارگردان ، بازیگر و دبیر همایش های فرهنگی و اجتماعی در سطح شهرستان اوز ، از ایشان فردی آشنا به امورات فرهنگی شهرستان ساخته است.
جامعه فرهنگی و هنری شهرستان اوز ضمن تبریک به سید موسی احمدی زاده ، توفیق روز افزون ایشان را در مسیر پیشرفت و پیشبرد فرهنگ و هنر ارزومند است. یا حق
یک نمایش وقتی تمام می شود ، تازه آغاز شروع شدن دوره جدیدی برای یک بازیگر است. دوری از نقشی که با آن انس گرفته و این زمان بر است.
در یک نمایش شاید هیچ کس به اندازه بازیگر یک نقش ، در گیر مسایل و حاشیه های قبل و بعد از اجرا نیست. درست است که در نقد یک نمایش کلیات آن را از نظر خوب بودن به کارگردان اثر نسبت می دهیم ، اما در همان نمایش خوب به زعم مخاطبین عام و خاص ، این بازیگر است که گلیم کارگردان را از آب می کشد.
بازیگر خوب مجبور است با نقش خود اخت شود و برای مدتی شخصیت خود را به فراموشی بسپارد و نقشی را بازی کند که شاید با شخصیت اصلی خودش فرسنگ ها فاصله داشته باشد و برای رسیدن به این نقش مرارت ها و رنج های درونی زیادی را تجربه می کند. او می داند که در پس این همه تلاش دست آخر قضاوت نیز می شود و بنابراین استرس ، دلهره و اضطراب نیز به همه آنچه مرارات های درونی برشمردیم اضافه می گردد.
دور شدن از نقش هم پس از اتمام نمایش که خود ماجرایی آغازین برای یک بازیگر خوب است.
14 اردیبهشت روز بازیگر را به تمام بازیگران تبریک میگوییم و برای سعی و تلاششان ایستاده می ایستیم و کف میزنیم. در پناه حق
اجرای کارگاهی نمایش خورشید کجاست در روزهای سه شنبه و چهارشنبه دوم و سوم اردیبهشت 1404 برگزار شد که با استقبال بسیار خوبی روبرو گشت. از این اجرا عکس هایی از این عزیزان و شاید نسل آینده تئاتر اوز داشتیم که با حادثه بندرعباس روبرو گشتیم و جهت احترام ، با تاخیر این مطلب پست گردید.
فقط یک نکته : لذت ببریم و کیف کنیم ولی در باد این اجرای دلبندهایمان نخوابیم ، اگر بنا است این نوگلان نسل آینده تئاتر اوز باشند آموزش های اصولی ، پایه ، عملی و مدون در دستور کار باشد و این آموزشها مستمر گردد. در ضمن مرکز خلاقیت رشد کودک و نوجوان از این سنین اجازه ندهد تا پایان آموزش های اصولی و رسیدن به حد تصمیم گیری ، کودکان عضو گروه نمایشی خاصی گردند . بگذاریم گروه های نمایشی از این عزیزان بطور مقطعی و در نمایش های خود در صورت لزوم استفاده کنند لیکن این عزیزان کماکان عضو همین مرکز خلاقیت برای آموزش های بیشتر بمانند. مرکز نیز خود را موظف بداند از اساتید مجرب و خوب استفاده نموده و این کودکان را به حد رشد و کمال برساند. خدا قوت به خانم ها پیمانی و بالانچی. یا حق
خبر مسرت بخش بود و گوارا.... عنوان نهمین پایتخت کتاب ایران ، در رقابت با 5 شهر ، به اوز رسید.
آیین معرفی نهمین پایتخت کتاب ایران ، دهم اردیبهشت 1404 ، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد و اوز پس از سالها تلاش و ممارست در حوزه ترویج کتاب و کتاب خوانی به آنچه لیاقتش را داشت رسید.
ضمن تبریک فراوان به همه مردم خونگرم شهرستان اوز ، خدا قوت و دست مریزاد داریم خدمت اعضای پایتخت کتاب اوز و همه کسانی که گام های عملی بسیاری برداشتند تا این مهم محقق گردد. بی شک تلاش و کوشش مردم در کنار حمایت مسوولین و خیرین برگ زرین دیگری را متوجه شهرستان اوز نمود . خدا قوت و در پناه حق
در پی حادثه تلخی که چند روز قبل در بندر شهید رجایی بندرعباس رخ داد ، ملت ایران سوگوار از دست دادن عزیزانی شد که آسمانی شدند.
ضمن عرض تسلیت به مردم شریف بندرعباس ، جامعه نمایشی شهرستان اوز همدردی خود را با این عزیزان ابراز نموده و امید است دیگر شاهد چنین اتفاق تلخی در هیچ کجای وطن عزیزمان نباشیم.
از نمایش خورشید کجاست کودکان در هفته پیش عکسهایی بدستم رسید که بخاطر احترام و ابراز اندوه از این واقعه در بندرعباس مطلب و پخش ان را با تاخیر به هفته آینده موکول خواهیم کرد. در پناه حق
گزوه نمایشی صحنه اوز در نظر دارد جهت اجرای آینده خود و از بین علاقه مندان سنین 12 سال به بالا ، کارگاه آموزش بازیگری برگزار نموده و این کارگاه را تا زمان مسلط شدن گروه و آمادگی برای اجرای عموم ادامه خواهد داد.
تعداد جلسات تمرینی 3 الی 4 روز در هفته و هزینه دوره رایگان خواهد بود. علاقه مندان می توانند از طریق صفحه گروه نمایش صحنه به آدرس sahneh_ewaz و یا شماره واتس اپ 09173039171 هماهنگی لازم انجام دهند.
مرکز خلاقیت رشد کودک و نوجوان که چند صباحی است با مدیریت پگاه بالانچی و مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز در زمینه های مختلفی برای کودک و نوجوان فعالیت مستمر دارد ، یکی از فعالیت های خود را معطوف به آموزش تئاتر از سنین کودکی بر اساس اصول اولیه فهم و درک تئاتر تحت عنوان کارگاه نمایش کودک با تدریس و کار عملی توسط اناهیتا پیمانی که خود عضو موثر و فعال در این حوزه در اوز می باشد نموده است.
در این راستا ، نمایش کارگاهی (( خورشید کجاست )) پس از چند ماه تلاش مستمر ابتدا برای والدین بازیگران کودک و نوجوان به نمایش درامد که با استقبال بسیار خوبی روبرو شد و پس از ان بنا هست که در روز های سه شنبه و چهارشنبه ، دوم و سوم اردیبهشت 1404 برای سنین 6 تا 12 سال نیز اجرایی گردد . اجرا راس ساعت 19 در سالن کف تئاتر حکیم عمر خیام دانشگاه آزاد اسلامی اوز خواهد بود. عوامل این نمایش کارگاهی :
نویسنده و کارگردان : آناهیتا پیمانی
مدیریت و سرپرست گروه : پگاه بالانچی
بازیگران کودک : پریا کاریانی ، اسرا امانت ، محمد فقیهی ، حلما رستمی ، یکتا حاجیان ، مریم الماسی
نمایش خودمونی ( عرس ) ، کاری از گروه هنری مهرگان دبی ، با نویسندگی و کارگردانی علی تیزپا ، 12 و 13 آپریل 2025 در دبی -القوز سالن live@play ساعت 20/30 اجرا خواهد شد.
با توجه به محدودیت سالن بهتر است در اولین فرصت مخاطبین عزیز اقدام به رزرو جایگاه خود نمایند. اسامی بازیگران و عوامل :
نویسنده و کارگردان : علی تیز پا
بازیگران : عزیز افزایش ، الیاس اناخی ، بشرا انگاشته ، پروین لطافت ، فریبا صالحی زاده ، فاطمه کریما ، مریم عابدی ، ولی الله منصوری ، و با همراهی سارا آزادی ، سها تیز پا ، یارا منصوری
مشاور کارگردان : ایمان افشاریان
مدیر تولید و برنامه ریز : ابراهیم انجام
مربی بدن و بیان : مجید سرنی زاده
مدیر تبلیغات : نیلوفر نامور
جعفر کمالی به عنوان کارگردان اثر و آناهیتا پیمانی به عنوان طراح ، جهت اجرایی شدن متنی که خود نوشته است ، در اوز سنت شکنی کرده و روی به کار فرم در این تیاتر اورده اند.
متن در دسترس انها شش اپیزود بوده که قرار بر بازی آنا در 4 اپیزود و دو بازیگر خانم دیگر هم در 2 اپیزود باقیمانده . به هر روی به دلیل مشکلاتی که برای دو بازیگر بعدی به وجود آمده این تیاتر را ما در همان 4 اپیزود دیدیم با 65 دقیقه مفید.
کار فرم در هر صورت سخت تر و صاقت فرساتر از کارهای کلاسیک است و اینکه در اوز نیز حداقل من در این بیست سال کار تخصصی فرم به یاد ندارم ، نیازمند ابزار مناسب برای کارگردان و اجرایی شدن آن است.
کمی دقت کنیم هوشمندی کارگردان در اینکه کار فرم را در یک متن روانشناسانه انتخاب نموده که شاید متن در ظاهر ساده نوشته شده اما دارای پیچیدگی های هویتی زیاد می باشد ، را میبینیم. بخصوص اینکه کار در 65 دقیقه اغلب با یک بازیگر خواهد بود و بازیگر مکمل او نقشی کوتاه ایفا خواهد کرد. اگر از خود من بپرسند آیا حاضری یک متن روانشناسی را برای بحث و گفتگوی عادی بین دو نفر انتخاب کنی ؟ احتمالا نظرم منفی است ولی وقتی همین متن در قالب یک اثر تیاتری و در صحنه جان می گیرد قضیه کاملا متفاوت می شود کما اینکه من این تیاتر زیبا را 3 بار تماشا کردم.
در زمان تبلیغات اجرای این تیاتر در سالن کف عمر خیام دانشگاه ازاد اسلامی اوز ؛ راس ساعت 20 بود لیکن در هیچ کدام از روز هایی که من برای تماشا رفتم در همان ساعت مقرر تیاتر اجرایی نشد و 20/20 زمانی بود که تیاتر آغاز می گشت و این کمی توی ذوق میزند . بهتر است در کارهایمان همان چیزی را که مینویسیم اجرایی کنیم چون اینگونه برای وقت مخاطب احترام قایل خواهیم شد. بحث بلیط فروشی هم اصلا جالب نبود ، در گوشه ای از راهروی دانشگاه عوامل گروه بلیط هایی را می فروختند که اولا یا بایستی پول نقد همراه داشته باشی و یا چون در این مکان دستگاه خود پرداز بود میشد کارت به کارت کرد. بهتر است رویه اینکه بلیط ها را از طریق سایت هایی که در دسترس هستند فروش شوند ، جا بیفتد و برای این موضوع به عقب برنگردیم. خیلی از مردم امروزه پول نقد همراه ندارند و اگر مکان دیگری بود که دستگاه خود پرداز نداشت قطعا گروه به مشکل بر می خورد.دوما در موقع وارد شدن به سالن کسی بلیط ها را چک و تحویل نمی گرفت یعنی بلیط هم نداشتی راحت میتوانستی وارد شوی. در بروشور هایی که دستمان است تشکری از گروه های بازبین و بازخوان ندیدیم ، البته همیشه چون رسم است در بروشور تشکر می شود عرض میکنم شایدم روال کار تغییر کرده و ما بی خبریم. البته جای خالی همین گروه ها در جلسه نقد هم کاملا حس می شد.
وارد سالن که می شوی نیمکت های کمر خرد کن سالن کف آزارت می دهند اما باید تحمل کنی .صحنه کاملا مینیمال و از یک فرش با نماد ایرانی و یک مبل تشکیل شده و بازیگر اصلی را در اپیزود اول زیر کفن طراحی شده میبینیم.
کمی اول نمایش تا اینکه برای مخاطب جا بیفتد ابهام دارد که البته عادی است اما بعد که گره کار دستت می افتد کاملا مجذوبش می شوی.
کار با همان فرمی که قرار داد شده آغاز می شود. خانم پیمانی به عنوان نقش اصلی و مکمل ان نقش مرد صورت پوشیده کاملا ساکت که حتی در هنگام صحبت با او صدایش ضبط شده و پخش می گردد.
بازی خانم پیمانی عالی و زیبا در می آید و او میتواند به رغم اینکه در 4 اپیزود با 4 نفر مختلف و لهجه های گوناگون صحبت میکند گلیم خود را از آب بکشد و در دل مخاطب بنشیند یک تیاتر فرم دایره وار که حتی شعاع رفت و امد ان هم مشخص است . گرچه در پس این بازی زیبا کمی حس وجودی خود او به عنوان آناهیتا پیمانی و نه بازیگر برخی مواقع توی ذوق میزند اما به راحتی میتوان گفت این ذره ها چیزی از ارزش بازی او کم نمیکند بخصوص در اپیزود سوم و فاطوم جنوب.
چیزی که بنظرم می آید و البته برای اجرا در مناطق دیگر به عنوان فقط یک پیشنهاد این است که در دکور مینیمال اجرا که هیچ حرفی در آن نیست وترکیب صحنه و فرش اصیل ایرانی به خوبی در آمده اند ، اگر بتوان برای هر اپیزود خاص به فراخور آن صحنه نشانه هایی هر چند کوچک نیز از اداب و رسوم همان نقش وارد کرد ، نقش ها دلپذیرتر و برای مخاطب با پذیرش بیشتری همراه خواهد بود. البته گفتم این فقط در حد یک پیشنهاد است و لاغیر.
نقش مقابل او در بازی فرم ولی تازه کار است. علی اخلاصی برای اولین کارش در نقشی برای آنهم تیاتری به این سنگینی در نظر گرفته شده که مقصر نیست. او در مقابل بازی و حرکات انا به راحتی کم می آورد، در برخی حرکات با او قرینه نیست و این طبیعی است چون صحنه را تجربه نکرده است. شاید بهتر بود از او در نقش های راحت تری ابتدا استفاده می شد. سبک بازی او و داخل امدنش هم در اپیزود اول و هم اپیزود سوم کاملا شبیه هم است و این تکرار دل را میزند. با این همه او به عنوان اولین نقشش ، صد خودش را میگذاردو تقصیری متوجه او نیست. نقش او در این تیاتر به مثابه بچه آهویی است که در دهان تمساح گیر افتاده و انتظارمان از تمساح این است بچه اهو را نخورد.
بعد از 3 بار دیدن این تیاتر با خودم می گویم شاید حذف دو اپیزود آخر حکمتی بوده که اولا زمان بیشتر از تایم تیاتر مذبور مخاطب را شاید خسته می کرد و دوم اینکه با تمام احترام به بازیگران حذف شده ، شاید البته می گویم شاید بازی ها یکدست در نمی امد .
در بحث نور بنده با اصل و کلیت آن مشکل داشتم بخصوص در روز اول و صحنه تاثیر گذار اشک بازیگر اصلی ، نوع کار و فرم بازیگر اصلی و مکمل در همان دایره قضایی به نحوی بود که هنگام استپ آنها در تاریکی قرار می گرفتند و آن صحنه را از دست میدادی. البته با کارگردان که صحبت کردم گفتند نور های سالن مشکل داشته و جا دارد مسوولین سالن هم برای نور و هم نیمکتهای نشیمن مخاطبین فکری کنند تا این سالن خوب بهتر بتواند ایفا گر نقش ها باشد کما اینکه رزومه این کار برای خود سالن و دانشگاه نیز مهم است.
چیزی که کمی ازارم میداد و البته با کارگردان اقای کمالی هم در میان گذاشتم عکاسی حین اجرا از طرف عکاسان بود. شما وقتی برای دیدن یک تیاتر خوب تمرکز میکنی و دلت میخواهد با بازیگر و عوامل همراه شوی ، یکباره تک و تک دوربین های حرفه ای که دست عکاسان بود همه رشته هایت را پنبه می کرد. تعجبم چرا در حین اجرا از این دوربین ها استفاده میشد که بیشتر برای مصاحبه ها و کنفرانس ها کاربرد دارد و در اخر عکس دسته جمعی را با موبایل می گرفتند .شاید در هنگام اجرا ، عکس با موبایل نبود، چون نورش اذیت می کرد ولی صدای دوربین های دست عکاسان بنظرم بیشتر با روان ادم بازی می کرد.
پایان بندی اجرا عالی و شاید بگویم بهتر از این نمی شد و در کل حساب کنیم یک تیاتر شسته رفته حتی فراتر از منطقه خودمان دیدیم که ما را امیدوار میکند احتمالا با کمی اصلاحات جزیی بتواند برای جشنواره استانی هم اماده شود. ضمن خسته نباشید و خدا قوت به همه عوامل این نمایش خوب ارزوی بهترین ها را در ادامه فعالیتشان دارم. یا حق